بلاگ

آسيب شناسي افزايش درصد قبولي دختران در كنكور …

عملهاي فردي آدمها ممكن است گاهي پيامدهاي جمعي ناخواسته اي به دنبال داشته باشد كه هيچكدام از آنها خواستارش نباشند. به عنوان مثال وضعيتي را در نظر بگيريد كه طي آن صندوقهاي قرض الحسنه بواسطه اعتماد مردم از رونق بسيار خوبي برخوردارند و به علت بوروكراسي كمتر، پرداخت وام سريعتر با سود كمتر موفق شده اند حجم زيادي از پولهاي مردم را به عنوان سپرده جذب كنند (وضعيتي كه طي چند سال گذشته در سطح استان خراسان و بويژه شهر مشهد بسيار مشهود بود). بعد از مدتي ناگهان اتفاقي مي افتد (حالا شما كار نداشته باشيد چه اتفاقي) ناگهان زمزمه ورشكستگي صندوقهاي قرض الحسنه در شهر مي پيچد. آنوقت همه سپرده گذاران حسابگر و عاقل تصميم مي گيرند پيش از آنكه اين شايعه واقعيت پيدا كند پول خود را پس بگيرند. و چون همه به اين فكر مي افتند ناگهان صندوقها يكي پس از ديگري به گرداب فرو مي روند. به اين حالت در جامعه شناسي مي گويند اثر نمنتجه. خب حالا اين چه ربطي به افزايش قبولي دختران در كنكور دارد؟
ببينيد هر ساله نسبت قبولي دختران در دانشگتاهها در مقايسه با پسران افزايش مي يابد. من در موقعيت يك فرد عادي معتقدم كه نبايد هيچكس را به سبب جنسيت يا ساير ويژگيهاي انتسابي از ادامه تحصيل و ساير حقوق شهروندي محروم شود. ولي از ديدگاه جامعه شناسي اگر روند قبولي دختران در دانشگاهها در خوشبينانه ترين حالت به همين حالت فعلي ثابت بماند و بيشتر نشود در آينده اي نه چندان دور با عدم تعادل جدي در عرصه خانواده ها روبرو خواهيم بود. خانواده هاي آينده از زوجهايي تشكيل خواهد شد كه در آنها سطح سواد زنان بالاتر از مردان بوده و زنان بواسطه تحصيلات آكادميك و تفاوت نحوه اجتماعي شدن تصور و تعريف جديدي از حقوق نقش بانويي و همسري و مادري پيدا كرده اند و قرار است با مرداني به زندگي مشترك بپردازند كه به علت پايين بودن سطح سواد و جامعه پذيري سنتي حاضر به پذيرش حقوق جديد زنان نيستند آنهم در جامعه اي كه حتي مردان تحصيلكرده اش در رفتار زناشويي همچنان مردسالار و پدرسالار هستند چه رسد به ……. . اين واقعيت تلخ خواه ناخواه اتفاق مي افتد بدون آنكه هيچيك از كنشگران حسابگر و عاقل عرصه كنكور دانشگاهها خواستار آن باشند. لذا بهتر است يك نفر شوكران سهميه بندي جنسيتي پذيرش كنكور را ميل بفرمايد كه فردا خيلي دير است.

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید