ميلاد
آخه چطور ممكنه يكي در سال 1348 بعد از سه سال و دو ماه بره و براي يه بچه كه من باشم شناسنامه بگيره اونهم به تاريخ 28 شهريور 1345 و دقيق دقيق هم باشه؟ نه امكان نداره دقيق باشه. نشون به اين نشون كه مادر مي گه موقعي كه تو به دنيا آمدي زمستان بود و يه برف سنگين (توي تالش) باريده بود. اينطور شد كه من تصميم گرفتم در اولين برف هر سال تولد بگيرم.
ديشب (شب دوشنبه) مشهد برفي شد و من در اوج سرما متولد شدم. يه احساس بسيار بسيار لذت بخش از متولد شدن را با تمام وجود تجربه كردم. جالبه كه بدونيد هديه تولد من از آسمون مي آد.
فرق اين هديه با بقيه هديه هاي تولد اينه كه تا نياد من متولد نمي شم.
ديشب طرقبه سپيدتر از مشهد بود. برگشتني يه كشف جالب كردم. من فكر مي كنم اين همه علاقه من به آفتاب و گرما واسه اينه كه خاطرات كودكي ام سرد و برفي بوده.
سوسو ازم پرسيد خب اگه يه سال برف نياد چي؟ جواب دادم در عوض سالي كه دو بار برف بياد دو بار تولد مي گيرم. يا فوقش اينكه بريم جايي كه داره برف مي آد.
آيا اينترنت اعتياد مي آورد؟
مصاحبه با ايسنا
اگر اعتياد را نوعي احساس وابستگي شديد تعريف كنيم. اعتياد را بر حسب آنچه كه فرد بدان وابسته است ميتوان به انواع و اقسام بسياري تقسيم كرد. از جمله معروف ترين آنها مي توان به اعتياد به ترياك، حشيش ، هرويين و كريستال و و و اشاره كرد. ولي طبق اين تعريف مي توان انواع ديگري از اعتياد را هم مثال زد نظير اعتياد به موسيقي. اعتياد به مطالعه. اعتياد به همسر و فرزند و همچنين اعتياد به اينترنت. وجه تخديري همه اين مصاديق در آن است كه فرد در ابتدا براي فرار از رنج بدانها پناه مي برد و تسلي مي يابد اما بتدريج چنان به استفاده از اين مواد تخدير كننده عادت مي كند كه چنانچه او را از اين مصاديق دور نگه دارند پرخاشگري كرده و در صورت تداوم ناكامي دچار افسردگي شديد مي شود. طبق اين برداشت بسياري از آدمها به نوعي معتاد هستند فقط جنس مواد و ميزان مجازات اجتماعي كه جامعه براي آنها تعيين كرده است با هم فرق دارد. به عنوان مثال در جامعه ما در ارتباط با رفتار نوجوان و جوان ميزان تقبيح استفاده از سيگار بسيار بيشتر از استفاده از اينترنت است. چرا؟ چون مضرات اعتياد به سيگار براي عموم شناخته شده و در جامعه به عنوان يك ضد ارزش شناخته شده است. اما در مورد اينترنت چنين نيست. همانقدر كه بر عليه اينترنت استدلال اقامه كنيد مخالفان شما (موافقان اينترنت) در مقابل لااقل به همان نسبت به فوايد اينترنت اشاره خواهند كرد. از ديدگاه من اينترنت يك بزرگراه است. هر كسي مي تواند با كمترين مهارت و هزينه وارد اين بزرگراه شود. بخشي از كاربران قبل از ورود به اين بزرگراه مقصدشان را تعيين كرده اند و نياز مشخصي دارند كه به محض برطرف شدن از بزرگراه خارج مي شوند. آنها طرز رفتار در اين بزرگراه را بلدند. در دوراهي ها و چند راهي ها مي دانند كه از كدام سو بايد بروند. عده اي ديگر هم هستند كه به اين بزرگراه وارد مي شوند بدون آنكه مقصد خاصي داشته باشند. اوايل چيزي شبيه خيابانگردي و بعدها ولگردي. براي اين دسته از آدمها جاذبه اينترنت بخاطر دافعه مبدا است تا جاذبه مقصد. اين دسته از افراد به اينترنت رو مي آورند تا از خود فرار كنند. ناكامي هاي خويش را فراموش كنند. با استفاده بيشتر از اينترنت، رابطه آنها با اطرافيان كم ميشود و با كاهش ارتباط با ديگران، به ميزان بيشتري به اينترنت پناه مي برند. اين فرآيند تشديد شونده تا قطع كامل ارتباط با ديگران و وابستگي شديد به دنياي مجازي ادامه پيدا مي كند. من احساس مي كنم مواجهه ما با اينترنت همانند مواجهه ما با ويديو و ماهواره نسنجيده است. ما به جاي انكه رانندگي در اين بزرگراه را به افراد آموزش بدهيم و در آنها نيازهاي متناسب با خدمات اين بزرگراه ايجاد كنيم بطور مستمر از خطرات اين بزرگراه و سوانح جانگدازي كه در آن اتفاق افتاده است، صحبت مي كنيم. ما براي اثبات عقايد مان حتي از ساده ترين اصول روانشناسي ارتباط جمعي هم اسستفاده نمي كنيم. روانشناسي ارتباطات مي گويد پيامهاي دو جانبه موثرتر و نافذ ترند تا يكجانبه. به بياني ديگر براي آنكه عده اي را نسبت به يك موضوع منصرف كنيد، از تخطئه يك جانبه موضوع خودداري كرده و كمي هم از جنبه هاي مثبت آن تعريف كنيد. من معتقدم در ارتباط با تكنولوژي نوين (بويژه اينترنت) جامعه ما دچار تاخر فرهنگي شده است. سرعت تغيير و پيشرفت صنعت فرهنگي در جامعه ما بسيار سريع تر از فرهنگ استفاده از صنعت فرهنگي است. شما در اندك زماني مي توانيد صاحب يك كامپيوتر و يك دستگاه مودم و يك كارت اينترنت بشويد ولي سالها لازم است تا فرهنگ صحيح استفاده از كامپيوتر و اينترنت را ياد بگيريد.
دیدگاهتان را بنویسید