بلاگ

فرق يه جامعه شناس با مردم عادی

يكي از شاگرداي بسيار عزيزم دو سه ماه پيش يه مطلبي واسه ام فرستاد كه اين يكي دو سطر از اون رو كه مي خوام واسه شما نقل كنم هنوزم كه هنوزه گاهي به يادم مي آد و منو تو فكر مي بره.

فرق يه جامعه شناس با مردم عادي در اينه كه وقتي يه ماشين خيلي خوشگل از تو خيابون داره رد مي شه مردم ماشين رو تماشا مي كنند جامعه شناس مردم رو.

جالبه نه؟ اولش كه اينو خوندم از ته ته دلم خنديدم. از اين نگاه ظريف كيف كردم. بعدش همينجوري مثل خيلي از اوقات ديگه رفتم تو عالم تخيلات. ايا كار اين جامعه شناسه اشكال داره؟ آيا فقط عالمان جامعه شناسي اينجوري هستند؟ فرض كنيد توي همون جمعي كه اون ماشين خوشگله داره از جلوشون رد مي شه يه پزشك هم باشه. اون چه چيزي رو نگاه مي كنه؟ يه مكانيك چطور؟ يه هنرمند نقاش اگه اونجا باشه محو چي مي شه ؟ يه گدا چطور؟ و يه بچه كوچولو؟ كدوم دو نفر مثل هم نگاه مي كنند؟ ظاهرا هيچكدس؟

حالا كدوم يه نفره كه مي تونه از دو يا چند زاويه نگاه كنه؟ يعني هم از چشم خودش و هم از چشم ديگران. ديگران هم كه يكي دو تا نيستند درسته اون فقط يه جامعه شناسه. البته جامعه شناس بودن لازمه اش حتما دانش آكادميك نيست.

حالا داشتن اين توانايي چه حسني داره؟ باشه من خودم واسه تون مي گم. حسن بزرگش اينه كه مي تونه به همون ماشين خوشگله از چند زاويه نگاه كنه و چند برابر آدمهاي معمولي لذت ببره. اما اگه گفتين ايرادش چيه؟ درسته اون جامعه شناس در مواجهه با يه فاجعه هم به اندازه چند نفر اندوهگين میشه.

خب حالا اون مطلب اصلي كه مي خوام بگم چيه؟ من وقتي داشتم از چشم اون جامعه شناسي كه از چشم ديگران داره به اون ماشين خوشگله نگاه مي كنه نگاه مي كردم (انگار توي اون جمع دو تا جامعه شناس وجود دارند!!!). غصه اون جامعه شناسي رو مي خوردم كه فقط از چشم ديگران به سوژه نگاه مي كنه و چشمهاي خودش رو فراموش كرده. تعجب نكنيد اگه يه جامعه شناس سوم پيداش بشه و بگه چشمهاي خودش يعني چي؟

مي بينيد اين تخيلات منو تا كجا مي بره. يكي نيست بگه خب تا همونجاش كه از خوندن مطلب كيف كردي كافي بود ديگه چرا تخيلات ات رو شروع كردي. گاهي احساس مي كنم اينجور نگاه كردن به سوژه ها شايد به نظر ديگران پيش پا افتاده  باعث مي شه زيبايي سوژه ها از بين بره. ولي باز هم بعد از كمي تخيل به اين نتيجه مي رسم نه هرگز. من در عين حال كه اون زيبايي اول رو مزمزه كردم بعد از كمي تخيل بيشتر زيبايي عميقتري رو كشف كرده ام. لذتي بيشتر كه با هيچ لذت ديگري نمي شه عوش اش كرد مگر با لذت تخيل مرتبه بالاتر.

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید