بلاگ

راه و بیراه

دو سال گذشته به سفارش شهرداری مشهد قرار شد  نتایج تحقیقی که در باره راهکارهای گسترش ورزش همگانی در سطح شهر مشهد انجام دادم را در  جمع کارشناسان بهره بردار یکی از سازمانهای ذیربط ارائه دهم. خوشحال بودم که چی فرصتی فراهم شده است. سعی کردم کاربردی ترین نتایج تحقیقم را انتخاب کنم. وقتی جلسه برگزار شد تنها سوالی که مدیر کل سازمان ذیربط که  از قضا عضو هیات علمی دانشگاه در رشته تربیت بدنی بود از من پرسید این بود که شما اول باید اهداف تحقیق را ارائه می کردید و بعد بیان مساله تحقیق!

امسال هم وقتی نتایج تحقیق ارزیابی تاثیرات اجتماعی اصلاح خطوط اتوبوس رانی مشهد را در جمع کارشناسان یکی از دستگاه های اجرایی ارائه کردم یکی از حضار  جوان که کارشناس ارشد مدیریت و دارای یکی از پستهای کلیدی مرتبط با حمل و نقل بود کلی سخنرانی در باره روایی و پایایی پرسشنامه و نحوه تنظیم سوالات کرد که چرا فلان و بهمان.

من برای خودم و همه استادانی که چنین محصولاتی تحویل جامعه داده ایم متاسفم. آنها به جای اینکه در جلسه ارائه نتایج یک تحقیق بنشینند و  به تناسب نتایج تحقیق با نیازهای خود فکر کنند و راههای عملیاتی کردن نتایج را پیدا کنند و محقق را وادار به پاسخگویی به نیازهای سازمانی خود بکنند، جلسه ارائه تایج را با جلسه دفاعیه کارشناسی ارشد یا دکتری اشتباه می گیرند و به تاسی از استادان خود سوالات فنی طراحی می کنند که بله ما خودمان هم روش تحقیق می دانیم.

اشتراک گذاری:

6 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • حق با شماست.با تجربه ای که در زمینه پژوهش دارین.
    اما آیا تمام تلاشی که برای ارگانها ، سازمانها، شرکتها و… میشود.بدین شکل است؟آیا نتایج یه تحقیق بعد برآورد هزینه زمانی ومالی باز به بن بست میرسد؟
    پس چرا هنوز با وجود تحقیقات کاربردی وبنیادی و…ما هنوز در پی خم یک کوچه ایم؟!!
    آیا باوجودی که اساتید گرانقدر هنوز دانشجوهای خود را لایق همکاری نمیدانن وبهشون بها نمیدهند ،قشر دانشجو چنین ضربه هایی میبیند؟!
    ولی یا شاید پست ها ومقام هاست که چشم را میبند به نتایج وتحلیلا و…را نمیبیند ویا کمرنگ تر جلوه میکند.
    چطوره ما هرساله چندین طرح در کشور داریم.ولی نتایجش آیا عملی میشود؟
    و بدین شکل است که پزوهش را در عرصه جامعه چنین میبینیم.

  • ضمن عرض سلام و ادب. به نظر من جای تعجب نداره که مسئولین ما برای کاربست نتایج تحقیقات تلاشی انجام ندهند برای این که در شرح وظایف اونا هیچ جایگاهی برای استفاده از نتایج تحقیقات، مشورت با نخبگان و متخصصان و امثالهم تعریف نشده. ساز و کارهای استفاده از نتایج تحقیقات باید در زنجیره تصمیم گیری ارگانهای دولتی گنجانیده شود طوری که نه تنها مدیر برای استفاده از نتایج تحقیقات انگیزه و علاقمندی داشته باشد بلکه باید احساس فشار و اجبار کند یعنی اگر در در سازمان تحقیقی انجام شد و نتایج کاربردی ملموس نداشت مدیر زیر سؤال برود.

  • سلام
    حق با شماست. متأسفانه جامعه‌ی ما – چه عوام و چه خواص- حاشیه‌گرا شده‌ایم و همواره نیازمند این هشداریم که: ألا یا أیّهاالطّلاب ناشی! علیکم بالمتون؛ لا بالحواشی؛ ولی گاهی هم باید به دیگران حق داد؛ این که چرا و چه‌گونه باید حق داد نیاز به مجالی بیش از ظرفیت یک پیام کوتاه در این فضا دارد و این فرصت را حواله می‌کنم به زمانی که امیدوارم باز هم توفیق رفیقم شود و شما را مجازاً – و اگر توفیق، بیش‌تر رفیق بود واقعاً- ملاقات کنم و فرصتی هم برای گفت‌وگو باشد.
    اما ویراستار نمی‌تواند چیزی نگوید؛ چون حسابش با دیگران فرق دارد و برای او هر حاشیه‌ای هم متن می‌شود؛ چرا که هم متن و هم حاشیه برای انتقال منظور است و خلل در آن، خلل در مفهوم را به دنبال دارد و از این آسیب همانی برمی‌آید که از آن گله‌مندید.

دیدگاهتان را بنویسید